یه روز یه ترکه:
اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان. ؛ . خیلی شجاع بود، خیلی نترس. ؛ . یکه و تنها جلوی زورگویی استبداد ایستاد . جونش رو گذاشت کف دستش و فداکاری کرد، برای ایران
یه روز یه رشتیه:
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛ . برای مهار کردن استبداد تلاش کرد، . اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.
یه روز یه عربه:
اسمش علی هاشمی بود ؛ سردار هور؛ جونش و فدای آرمانهاش کرد. فدای سرزمینش.
یه روز یه لره:
اسمش آریوبرزن بود. جانانه جلوی متجاوزان به این میهن ایستاد و جونش و فدای میهنش کرد.
یه روز یه اصفهانیه :
اسمش حسین خرازی بود، سردار جبهه های جنوب. جنگید و خودش رو فدا کرد تا بیگانه به من وتو زور نگه.
یه روز ما همه با هم بودیم. ، . ترک و رشتی و عرب و لر و اصفهانی ! .جلوی همه ی زورگویان دنیا ایستادیم تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند . و تصمیم گرفتند که قفل دوستی ما رو بشکنند. ؛ . حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، . به همدیگه می خندیم، . و چه شادی بدی !
منبع:zibabin.blogfa.com